ترافیکانه (۱۹)
“نام تو” را
از دهان “غریبه ” ای اگر بشنوم
دو بار
می مرگم!
– زانیار
“نام تو” را
از دهان “غریبه ” ای اگر بشنوم
دو بار
می مرگم!
– زانیار
– زانیار
یه تصویر انتزاعی که خیلی ازش راضی ام
در آغوش ات که می گیرم
دو بار دارم ات؛
توی سینه ام
روی سینه ام
تو بزرگ بودی
آنقدر بزرگ که
تمام ات را
در کوچکِ آغوشم جای می دادی
باران
تنها نیمی از من را خیس کرد
نیمه ای که هنوز
گرفتار توست
آنقدر ” دوستت دارم” های فروخورده
توی گلویم تلنبار شده
که تمام حرف هایم را
-تا به دهان برسد-
به خود آغشته می کند
بعید نیست همین روز ها
توی یک مکالمه ی معمولی
بقال و میوه فروش محل را
به خودم عاشق کنم
باران
دو بار
صورتم را
خیس می کند
-زانیار
هرچند آرامتر
گرچه گاهی دردناک
هنوز با تمام قلب
دوستت دارم
-زانیار
“متون”
جمع مکسر متن نیست
“من” است
که “تو” را در آغوش گرفته است.
-زانیار
ندارمت اما
مدام شعر می بارمت
ابرها در دوردست ها می بارند اما
قطره ها
سرانجام
به آنجا که باید می رسند!
-زانیار